الیناالینا، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 11 روز سن داره

الینا کوچولو

بالاخره به دنیا آومدم

 الینا خانم رضایت دادن واززندان انفرادیشون بیرون اومدن .فکر می کنم اونجا   خیلی مکان امن تری بود براش که رضایت نمی داد بیاد. پنجشنبه شب ساعت   10 بود که بابایی منو از زیر قران رد کرد و  رفتم بیمارستان شهدای کارگر بامامان   اشرف و خاله شهین و آقا ارتین. بابایی کارای پذیرش رو خیلی زود انجام دادن و   ما رفتیم برای پوشیدن لباس خیلی لباسای خنده داری بودن  حسابی به ما   خندیدن و از ما عکس گرفتن و ما هم راحی بخش شدیم اونجا که رفتیم   فشارمون رو گرفتن نمونه خون و خلاصه آماده شدیم و با خاله خداحافظی   کردیم و رفتیم روی تخت تا ساعت 4 صبح نخوابیدم یه خور...
16 فروردين 1392

آخرین مهلت

این دیگه آخرین مطلبیه که برات می زارم دیگه خیلی داره بهت خوش می گذره  2هفته هم از تاریخ تخلیه ات گذشته و تو همچنان مستاجر خوش نشینی هستی وسر جات موندی دیگه چه بخوای بیای چه نخوای بیای امشب می رم  بیمارستان وفردا انشاالله به دنیات میارم. خیلی دلم می خواد ببینمت داداشی که به دنیا اومدتو بیهوشی کامل به سر می بردم و متوجه به دنیا اومدنش   نشدم ولی تو روتصمیم گرفتم بیحس شم تا لحظه به دنیا اومدنت رو ببینم یه   خورده استرس دارم که نکنه تو اتاق عمل بترسم ولی چون تجربه قبلی دارم شاید راحت تر باشه دوست دارم همون لحضه حست کنم.امیدوارم از کارم   پشیمون ن...
1 فروردين 1392
1